نرگس

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

رضای خدا

27 تیر 1397 توسط ابيل

​?راضيم به رضای خدا
کشاورزی بود که تنها یک اسب برای کشیدن گاوآهن داشت. روزی اسبش فرار کرد.
همسایه ها به او گفتند:چه بد اقبالی!

او پاسخ داد:راضيم به رضای خدا
روز بعد اسبش با دو اسب دیگر برگشت.

همسایه ها گفتند:چه خوش شانسی!

او گفت:راضيم به رضای خدا
پسرش وقتی در حال تربیت اسبها بود افتاد و پایش شکست.

همسایه ها گفتند:چه اتفاق ناگواری!

او پاسخ داد:راضيم به رضای خدا
فردای آن روز افراد دولتی برای سربازگیری به روستای آنها آمدند تا مردان را به جنگ ببرند اما پسر او را نبردند.

همسایه ها گفتند:چه خوش شانسی!

او گفت:راضيم به رضای خدا
 و این داستان ادامه دارد…

همانطور که زندگی ادامه دارد…

وخدا هيچگاه بنده اش را نمی آزارد…

كه او عاشق ترين معشوق است
ازصميم قلب ميگويم:

      ✨راضيم به رضای خدا✨

???
✍عطش
❣ http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مقاله تخصصی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

نرگس

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • مقالات
    • مقاله تخصصی
  • اسوه حسنه
  • اسوه حسنه
  • امام زمان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس